روزی همسر پیرمرد نشاسته ای که برای آهار لباسها آماده کرده بود را کنار آشیانه جیک جیکی گذاشت و برای شستن لباسهایش به طرف رودخانه رفت در حالی که گنجشک را از خوردن نشاسته منع کرده بود.ساعتی بعد وقتی پیرزن، به خانه باز گشت، نشاسته را خورده شده دید.
پیرزن که حسابی عصبانی شده بود جیک جیکی را از خانه بیرون کرد.مدتی بعد پیرمرد که دلتنگ گنجشک شده بود به دنبالش راهی جنگلی پر از ساقههای نی شد که از قضاخانه گنجشکها درآن جا بود.جیک جیکی،پس از پذیرایی از پیرمرد،یک سبد بزرگ و یک سبد کوچک به عنوان هدیه نزد پیرمرد آورد و از او خواست یکی را انتخاب کند. پیرمرد به دلیل کهنسالی، سبد کوچک را برداشت.
وقتی به خانه رسید و در جعبه را باز کرد،درون آن را مملواز جواهر دید، روز بعد پیرزن به طمع جعبه بزرگتر راهی جنگل شد غافل از اینکه جعبه بزرگتر خالی بود و...
پیام اخلاقی کارتون این بود که پیرمرد چون، مهربان و فداکار بود به جواهر رسید،اما پیرزن سنگدل و طماع ، به چیزی نرسید.
«دوستی پیرمرد مهربان و گنجشک کوچولو»، از مجموعه کارتونهای «بهترین داستانهای دنیا» برگرفته از داستانهای مشهور کشورهای مختلف جهان بود .
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد